ریتارگتینگ یا ریمارکتینگ چیست؟

احتمالا به عنوان یک کاربر برایتان پیش آمده است که برای خرید یک محصول به سایت‌های فروشگاهی مختلفی مانند دیجی کالا سر زده‌اید، اما در نهایت بدون خرید از سایت خارج شده‌اید. و پس از مدتی تبلیغات همان محصول را درسایت‌های دیگر مشاهده کنید! و شاید گزینه‌هایی مانند اینکه شاید توسط دوربین‌ها تحت نظر قرار گرفته‌شده‌اید، به ذهنتان رسیده باشد! اما نگران نباشید؛ این موضوع  یکی از روش‌های تبلیغات است که ریتارکتینگ یا بازاریابی مجدد نامیده می‌شود. اما گاهی اوقات مفهموم ریتارگتنیگ با ریمارکتینگ با هم به اشتباه گرفته شده و به جای هم استفاده می‌شوند. ما در این مقاله می‌خواهیم، بعد از معرفی مفاهیم ریتارگتنیگ و ریمارکتینگ، به بررسی تفاوت‌هایشان بپردازیم. با ما همراه باشید. می‌توانید برای مطالعه‌ی مقالات دیگر دیجیتال مارکتنیگ در بلاگ وستا از اینجا وارد شوید.

ریتارکتینگ

همانطور که گفته شد، همواره کاربران زیادی برای خرید محصولات مورد نظر خود، از سایت‌ها بازدید می‌کنند که ممکن است سایت شما نیز در این بین باشد؛ اما درصد کمی از آن‌ها خرید خود را انجام می‌دهند (نرخ تبدیل). حدود 79 درصد از بازدیدکنندگان سایت، سبد خرید آنلاین خود را کنار می‎‌گذارند، و هدف شما باید این باشد که خرید خود را به اتمام برسانند. دلایل زیاد و گوناگونی وجود دارد که ممکن است کاربران خرید خود را تکمیل نکند:

•  ممکن است از رئیس خود یک پیام مهم دریافت کرده باشند.

•  با گریه فرزند خردسال خود، از پشت سیستم رفته باشد!

•  آن‌ها فقط با تلفن خود در حال خرید بودند و قصد ذخیره‌ی محصولات را بعد داشته‌اند.
•  آن‌ها فقط می‌خواستند هزینه حمل و نقل را بررسی کنند.
•  آن‌ها هنوز کمی تردید دارند از اینکه محصولات شما ارزش خرید دارد یا نه؟!

خبر خوب این است که می‌توان بسیاری از این مشکلات را با کمی فشار یا ارائه‌ی یک پروموشن مانند تخفیف قابل حل است. اینجاست که ریتارگتینگ وارد عمل می‌شود. با افزودن پیکسل (قطعه کوتاه کد) به وب‌سایت خود، می‌توانید اقدامات کاربرانی که وارد سایت شما شده و از آن بازدید می‌کنند را از طریق کوکی‌های قرار داده شده در مرورگر وی دنبال کنید. شما می‌توانید اقدامات کاربر را از طریق کوکی‌های قرار داده شده در مرورگر وی ردیابی کنید. این بدان معناست که شما خواهید فهمید که کاربر در وب‌سایت شما چه کاری انجام داده است و کجا می‌توانید آنها را به صورت آنلاین پیدا کنید تا بتوانید تبلیغات شخصی و جدیدی را به آن‌ها نشان دهید. با "دنبال کردن" آنها در اینترنت، اطمینان حاصل می‌کنید که برند شما توسط آن‌ها به اندازه کافی دیده می‌شود تا وقتی که آماده خرید هستند، به شما فکر کنند و به سایت شما برگردند. کلید ریتارگتینگ یا هدف گذاری مجدد این است که تبلیغات شما به بازدیدکنندگان وب‌سایت اختصاص دارد که قبلاً به محصولات شما علاقه نشان داده‌اند.

اگر بخواهیم با مثال توضیح بدهیم، اینگونه است یک کاربر به عنوان مثال به دنبال خرید آنلاین یک کفش مناسب برای ورزش است. او ابتدا با سرچ کردن این عبارت در گوگل، وارد یک وب‌سایت می‌شود اما در نهایت بدون خرید از سایت خارج می‌شود. بعد از چندین روز، زمانی که وارد یک سایت خبری شده، تبلیغات مدلی از کفش ورزشی را در سایت می‌بیند!

ریمارکتنیگ

هر دو استراتژی ریتارگتینگ و ریمارکتینگ، برای بازگرداندن کاربرانی است که بعد از اقدامی خاص از وب سایت شما خارج شده‌اند و تبدیل کردن آن‌ها به مشتری است. اما در ریمارکتینگ یا بازاریابی مجدد، به جای تبلیغات، معمولا از ایمیل استفاده می‌شود. ریمارکتینگ مستلزم جمع آوری اطلاعات بازدیدکنندگان سایت شما و سپس ارسال ایمیل برای متقاعد کردن آن‌ها برای بازگشت به سبد خرید قدیمی خود در وب سایت شما و انجام خرید است.

برای بیان بهتر تفاوت بین ریتارگتینگ و ریمارکتینگ می‌توان گفت که شما برای برای پیدا کردن مشتری محصولات خود، یک فروشنده را به بازار بفرستید و یک فروشنده را به درب منازل. بسیاری از بازاریابان و فروشندگان آنلاین، از هر دو استراتژی برای بهترین نتیجه استفاده می‌کنند که هر دو مربوط به شخصی است که به محصول شما علاقه نشان داده اما هنوز آن را خریداری نکرده است.

چرا باید از ریتارگتینگ یا هدف گذاری مجدد استفاده کنیم؟

بسیاری از کمپانی‌ها، تلاش خود را بر روی پیدا کردن مشتریان جدید متمرکز می‌کنند و بهتر کردن روابط با مشتریان فعلی را فراموش می‌کنند. مشتریان و کاربرانی که قبلا از سایت شما بازدید کرده‌اند، محصولات و اهداف شما را درک می‎‌کنند، بنابراین لازم نیست پیام کاملاً جدیدی برای این مخاطبان ایجاد کنید. از آنجا که آن‌ها از قبل با برند شما آشنا هستند، به شما اعتماد می‌کنند که این موضوع ارتباط با آن‌ها را ساده‌تر می‌کند. در حقیقت، فقط این نیست که آن‌ها شما را درک می‌کنند، بلکه مهمتر ازهمه، شما آن‌ها را درک می‌کنید. شما می‌دانید که به چه محصولی علاقه دارند و به چه چیزی تمایل ندارند. و از همه مهمتر می‌دانید که در قیف خرید کجا هستند. این به شما کمک می‌کند که تا با ایجاد تبلیغات سفارشی برای این افراد، نرخ تبدیل را افزایش دهید. ریتارگتینگ به شما این امکان را می‌دهد که به مشتر‌ی‌های خاص، به بهترین وجه، توجه مناسب را نشان دهید.

 ریتارگتنیگ، زیر مجموعه‌ی ریمارکتنیگ است.

بعد از تشخیص اینکه کدام گروه از مخاطبان با مورد هدف گیری مجدد (retargeted) قرار بگیرند، باید این موضوع را هم بررسی کنید که چگونه باید آن‌ها را هدف قرار دهید و از چه کانال‌هایی باید استفاده کنید و تبلیغات مورد نظر باید شامل چه مواردی باشد. تمام این روندها جزو ریتارگتنیگ است. در حالت ایده‌آل، شما می‌خواهید این تبلیغات را به گونه‌ای بسازید که مستقیم و متمرکز باشد تا بتواند مخاطب مورد نظر را به مشتری واقعی تبدیل کند. کانال‌های مختلفی که می‌توانید برای ریتارگتنیگ استفاده کنید، می‌توانند تبلیغات Facebook، تبلیغات Google و لیست‌های ایمیل باشند. با ایجاد محتوای جالب، جذاب و شخصی برای مخاطبان خود، قادر خواهید بود توجه آنها را به خود جلب کنید.

انواع روش‌های ریتارگتنیگ

1.استفاده از شبکه نمایش تبلیغات گوگل (Google Display Network)                                                                                             

 شبکه نمایش تبلیغات گوگل، زمینه‌ی دسترسی به انبوه کاربران را در سرتاسر جهان با کمترین هزینه برای کسانی که می‌خواهند تبلیغ کنند، فراهم می‌کند. شما با نظارت بر داده‌های بازدید کنندگان وب‌سایت خود از طریق Google Analytics، می‌توانید آن‌ها را با تبلیغات در Google Display Network دوباره هدف بگیرید. با نمایش آن دسته از کالاهایی که مخاطبان در سایت شما نشانه‌گذاری کرده یا وارد سبد خرید خود کرده‌اند اما بی‌نتیجه مانده‌ است؛ می‌توان کابران را مجددا برای خرید ترغیب کرد. شما می توانید Google Analytics را فعال کرده و با سایت خود متصل کنید تا رفتار مخاطبان خود را رصد کرده و بر این اساس آنها را از طریق تبلیغات شخصی جذب کنید.

برای آشنایی بیشتر، می‌توانید مقاله‌ی "چگونه بوسیله گوگل ادز تبلیغ کنیم؟" در بلاگ وستا را از اینجا مطالعه کنید.

انواع تبلیغات در Google Display Network

بر خلاف تصور عموم که فکر می‌کنند که در گوگل تبلیغات فقط به صورت عکس امکان پذیر است، می‌توان انواع مختلف فرمت را برای تبلیغات استفاده کرد.

•          تبلیغات متنی: همانطور که از اسم این نوع تبلیغات مشخص است، تبلیغات مد نظر را در قالب پیام‌های متنی منتشر می‌شود و محتواهای تصویری در اینجا کاربردی ندارد.
•          تبلیغات تصویری: در این نوع تبلیغات، از یک تصویر مشخص استفاده می‌شود. این تصویر می‌تواند بنری آماده شده توسط تیم گرافیگ برند باشد. قبل از انتشار تصویر باید به اندازه و فرمت آن دقت کرد. انداره‌ی آن از 150 کیلوبایت نباید بیشتر بوده و در یکی از فرمت‌های Jpg, png, swf باشد.
•          تبلیغات متحرک: از انواع Gifها و انیمشن‌های متحرک در این نوع تبلیغ می‌توان استفاده کرد.
•          تبلیغات هنگام پخش ویدیوها: در یوتیوب (YouTube) می‌توان زمان پخش ویدیوها، تبلیغات خود را منتشر کرد.

2. استفاده از ایمیل مارکتینگ

بهترین روش ریمارکتینگ، استفاده از ایمیل مارکتینگ است. در این روش شما می‌توانید یک پایگاه گسترده از ایمیل‌های افرادی که در سایت شما ثبت نام کرده‌اند، تهیه کنید. با استفاده از این اطلاعات می‌توانید تمام کاربران سایت خود را – چه خریدی انجام داده باشند و چه انجام نداده باشند - مورد هدف گیری مجدد قرار بدهید.

یکی از روش‌های ایمیل مارکتینگ برای فروش محصولات، ایجاد حس اضطرار در مخاطبان است. به عنوان مثال می‌توان یک ایمیل با محتوای اینکه تعداد کمی از محصولات باقی مانده است و یا روزهای پایانی فروش است، در مخاطبان این حس را ایجاد کرده و موجب افزایش فروش بشوید.

می‌توانید برای اطلاعات بیشتر در مورد ایمیل مارکتینگ، مقاله‌ی "ایمیل مارکتینگ و هر آنچه باید درباره‌ی آن بدانید" را از اینجا مطالعه کنید.

چرا نباید ریتارگتینگ را نادیده بگیریم؟

•          ریتارگتینگ با یادآوری‌های مجدد محصولات به کاربران، احتمال خرید در سایت شما را افزایش می‌دهد.
•         ریتارگتینگ باعث افزایش تکرار خرید مشتریان موجود می‌شود. زیرا شما میتوانید محصولات مرتبط یا محصولات جدید را بر اساس خریدهای قبلی، به آن‌ها نمایش دهید.
•          برقراری ارتباط مجدد با مشتریانی که مدتی از شما و برندتان دور بودند.
•          به شناخت دقیق‌تری از کاربران رسیده و به مخاطبان واقعی‌تری دست پیدا می‌کنید؛ آن‌هایی که در وب‌سایت شما فعالیت می‌کنند.

چگونه می‌توان یک استراتژی ریتارگتنیگ خوب داشت؟

1.از شخصی سازی(Personalization) استفاده کنید.

بهترین قسمت در ریمارکتینگ، اطلاعاتی است که شما درباره‌ی مخاطبان خود دارید و بر اساس این اطلاعات می‌توانید تبلیغات مناسب با علایق مخاطبتان منتشر کنید. ما تقریبا می‌دانیم که خریدار بالقوه به دنبال چه چیزی است و این یک معدن طلا برای ارتباطی است که می‌توانید استفاده کنید. شما با ایجاد محتوای مناسب می‌توانید مشتری را کاملا درگیر کسب‌وکار خود کنید. به خاطر داشته باشید که 25٪ از مصرف کنندگان از تبلیغات مبتنی بر رفتار لذت می‌برند زیرا محصولاتی را که یادآور محصولاتی است که قبلا مشاهده کرده‌اند و 78٪ از کاربران می‌گویند که محتوای شخصی سازی شده از برندها، باعث افزایش تمایلشان به خرید شده است.

2. تخفیف و پیشنهادات بهتر ارائه کنید.

یک جنبه‌ی مهم ریمارکتینگ، شامل پیشنهاد تبلیغاتی است که مشتری را مجبور به اقدام می‌کند. پیشنهادهایی مانند حمل و نقل رایگان، تخفیف و " یکی بخر دوتا ببر!"،  تاکتیک‌هایی است که توجه آنها را به خود جلب می‌کند. همانطور که پیشتر گفته شد، یکی از دلایلی که ممکن است کاربران را از خرید منصرف کند، هزینه‌های حمل و نقل است. بنابراین تخفیف در محصولات یا یادآوری حمل و نقل رایگان از طریق ایمیل، یکی از روش‌هایی است که مشتری بالقوه نامشخص را به مشتری واقعی تبدیل می‌کند.

3. از بازاریابی محتوایی استفاده کنید.

بازاریابی محتوایی بهترین روش برای هدایت کاربر به سمت انتهای قیف فروش است. هنگامی که محتوای یک برند جذاب باشد و چیزی با ارزش ارائه دهد، استراتژی‌های ریمارکتنیگ به طور خودکار موفقیت‎ آمیز خواهند بود. با داده‌هایی که از بازدیدکنندگان سایت خود جمع آوری کرده‌اید، می‌توانید محتوای خاصی ایجاد کنید که در هر مرحله از قیف بازاریابی شما افراد خاصی را جذب خود کنید.

می‌توانید مقالات مرتبط با بازاریابی محتوایی را از اینجا مطالعه کنید. 

سخن آخر

به طور خلاصه، تفاوت بین ریتارگتینگ و ریمارکتنیگ در این موضوع است: ریتارگتینگ شامل نمایش تبلیغات از طریق کوکی‌های مرورگر به افراد احتمالی است و ریمارکتینگ شامل جمع آوری اطلاعات مشتریان و ارسال ایمیل‌های فروش برای آن‌ها است. هدف هر دو افزایش نرخ تبدیل است. با افزایش روزافزون کاربران آنلاین و دسترسی به اطلاعات و محصولات تقریباً نامحدود، ریتارگتینگ و ریمارکتینگ برای همه برندها مهم شده است. یکی از ساده‌ترین روش‌ها، برای گسترش آگاهی از نام تجاری، استفاده از ریتارگتینگ و ریمارکتینگ است؛ پس با استفاده از این دو، نام تجاری خود را در ذهن کاربر قرار می‌دهید. برای یک استراتژی دیجیتال مارکتینگ خوب، استفاده از هر دو روش ضروری است؛ زیرا به این ترتیب شما می‌‎توانید روابط خود را با مخاطبان تقویت کنید. از اینکه تا اینجا ما را همراهی کردید، متشکریم.

همچنین می‌توانید برای مشاهده و مطالعه‌ی همه‌ی مقالات نوشته شده در بلاگ سایت وستا، از اینجا وارد شوید.